ستایشستایش، تا این لحظه: 17 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره
ساجدهساجده، تا این لحظه: 17 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره
مامانشونمامانشون، تا این لحظه: 38 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

فرشته های زمینی مامانی

روزهای خوش با هم بودنمون

سلام به روی ماهه خوشگلای خودم با لطف نی نی وبلاگ دیگ میتونم راحت از طریق تلگرام وبلاگتون رو بروز کنم امروز بعد یه مدت طولانی دوباره برگشتم تا بازم فقط از خوشیهای زندگی انشاالله براتون بنویسم دیروز ۱۶ تیر ۹۶ خودتون با دوستاتون هماهنگ کردین و رفتیم بیرون ما مامانا هم بودیم با شما جمع خیلی خوبی و کلی خوش گذشت امیدوارم همیشه خوش باشین عزیزای دلم ملینا و سونیا و شقایق...
17 تير 1396

جشن ختنه گل پسرمون

سلام به روی ماه دوتا گل خوشگل خودم تقریبا سه ماه از اومدن شیرمردمون به جمع ما گذشته با اومدنش که کلی ذوق و خوشحالیبهمون داده انقده شیرین و عزیزه که از گفتن و دیدنش سیر نمیشیم  20 آبان 95دقیقا راس ساعت 11:10 دقیقه ساعت بدنیا اومدنش شیر مردومون توی اتاق عمل بیمارستان امام رضا آمل ختنه شد که به مناسب مرد شدن عزیزترین عزیزمون یه جشن کوچولویی با خانواده هامون گرفتیم خیلی خوش گذشته مبارکت باشه عشقولی ما اینم عکسایی شما و ابوالفضل کوچولو که دیگه واسه خودش مردی شده     ...
28 دی 1395

شب یلدای 1395

سلام نازنینا شب چله یا شب یلدا امسال هم رسید اما با یه تفاوت خیلی قشنگ یه عضو جدید و شیرین به جمعمون اضافه شد که با وجودش کلی بهمون انرژی میده خوش اومدی به جمعمون هندونه کوچولو اینم هندونه درشتای خودم     این شما و اعضای خانواده     اینم هندونه کوچولو ک خسته شد و خوابش برد     یلدای همه ی دوستان نی نی وبلاگی مبارک الهی اونقدر بخندید که صدای خنده هاتون بشه زیباترین موسیقی کائنات شه 🌸🌸🌸🌸🌸 الهی از شادی اونقدر پر بشید که سرریزش همه ی مردم دنیا رو سیراب کنه. 🌸🌸🌸🌸🌸 الهی روزیتون اونقدر زیاد بشه که امیدی باشید برای رسوندن روز...
30 آذر 1395

تولد مامان مریم

سلام خوشگلای من بازم تولد مامانی شده و مامانم طبق معمول چشم انتظار هدیه تولدتون که باارزشترین هدیه برای منه ک هر سال منتظرشم بازم 28 آذر 95 شده روز تولد مامانی که شده 30 سال تمام این روز با وجود شما و دستای نازنینتون میشه بینظیر ترین روزی ک یه مادر میتونه داشته باشه به داشتنتون مبالم و خدارو هزاران بار شاکرم مرسی ک هستین کنارم اینم قشنگترین بینظیرترین و ماندگارترین هدیه رو زمین   ...
30 آذر 1395

مریضی گل پسرم

سلام گلای نازنینم خبرای بروز این روزها پسرداییتون و دلیل خوشحالی اینروزهای ماست اومدم بگم تقریبا 8 روزی میشه ک من اومدم پیش زندایی تا با هم مراقب ابوالفضل ومامانش و دایی باشم و از شما دورم دلتنگتونم حسابی شما هم هر وقت بتونین میاین به ما یه سری میزنین ابوافضل کوچولو ما زردی گرفته و بردیمش دکتر که بعد آزمایش گفته درصد زردی بالا رفته و باید بزاریمش تو دستگاه دایی هم این دستگاه رو آورد خونه و ما ازش مراقبت کردیم و خدا رو شکر بعد اینکه دوباره بردیمش دکتر گفتن خیلی حالش بهتر شده وقتی شیرمردمون تو دستگاه بود   ...
18 آبان 1395