جشن عبادت
گلای خوشگلم امسال دیگه به سن تکلیف رسیدین و مدرسه هم براتون یه جشن کوچیک گرفت جشن خیلی باشکوهی بود کلی فیلم و عکس گرفتن که متاسفانه همه خراب شد و فقط همین یه عکس بود که براتون میزارم ...
نویسنده :
مامان مریم
16:40
تولدتون مبارک
نازنینای مامان تولدتون گذشت دیر اومدم ولی جشن خیلی خوبی بود کلی بهتون خوش گذشت جشن رو خونه دایی جون گرفتیم زندایی و دایی هم کلی زحمت کشیدن ممنونیم ازشون اینم عکسهاش کیک تولد ۹ سالگیتون اینجا ساجده خانم قهر کرده بود و ناز کشیدن دایی جون(عکسهای بایین) اینم ادامه عکسها ...
نویسنده :
مامان مریم
16:38
اینم از عکسای عروسی دایی جون
سلام گلای خوشگلم بعد یه مدت طولانی دوباره اومدم ببخشید که اینروزا کمرنگ شدم یه مشکلاتی تو زندگیمون هست که همه درگیرشیم امیدوارم بزودی به آخر برسه امروز اومدم عکسای عروسی دایی رو بزارم این دوتا عکس برا آخر مجلسه که اومدیم خونه اینم عکس آتلیه ...
نویسنده :
مامان مریم
16:01
عروسي دايي جون
سلام گلاي خوشگلم بلاخره عروسي دايي جونم زمانش رسيد و شما به مراد دلتون يعني عروس کوچولو شدن رسيدين واي خدا حسابي خوشکل شده بودين عين دو تا فرشته بودين اون شب حسابي بهتون خوش گذشت بعد آماده شدن بردمتون آتليه که عکساش حاضر بشه براتون ميزارم الان يه عکس دارم که ميزارم راسي يادم رفت تاريخ جشن رو بگم 93/11/28 شب سه شنبه بود که دايي جونم داماد شد
نویسنده :
مامان مریم
17:03
جشن عروسی
سلام عشق های من گلای خوشگل من جشن عروسی دایی جون دیگه نزدیکه روزا پشت هم میگذره و به 28 بهمن سال 93 نزدیک میشم که روز جشن دایی جونه دل تو دل شما نیس بعنوان ساق دوش زندایی برا جشن حاضر میشین تقریبا همه چی حاضره لباس و کفش و آرایشگاه امیدوارم همه چی باب میل خودتون تو جشن تنها داییتون به خوشی بگذره عکسها رو هم به امید خدا روز جشن که ازتون گرفتم براتون میزارم به امید خوشبختی دایی و زندایی و خوش گذشتن شما ...
نویسنده :
مامان مریم
11:31
نامزدی پسرخاله مامانی
سلام گلای نازنین دیروز 5 دی 93 جشن عقد پسرخاله مامان مریم عمو اباذر و خاله نسرین بود خیلی بهتون خوش گذشت جشن خیلی خوبو مفصلی بود فیلمبرداریش هم با من بود سرم حسابی شلوغ بود و زیاد دوروبر شما نبودم و کلی واسه خودتون دور ز چشم من با دوستاتون تو این سرما بیرون از خونه بازی کردین خلاصه اینقده خستو بودین که اومدین خونه بیهوش شدین اینم چندتا عکسی که از شما گرفتم اینم ثنا تا دید شما دارین عکس میگیرین اون یهو اومد پیشتون ...
نویسنده :
مامان مریم
12:35